مردم ميفهمند
معصومه ابتكار
اكثريت جامعه ايراني فقط ميخواهند زندگي كنند و از آنچه نظام هستي براي انسان وديعه داده بهرهمند شوند؛ نه وادادگي به غرب را ميپسندند و نه تسليم به شرق را، نه به دنبال بيقانوني و هرج و مرج هستند، نه خواهان سختگيريهاي اجتماعي و سياسي افراطيون، نه به دنبال اين جريان يا آن جريان. مردم ثبات ميخواهند؛ ثبات اقتصادي كه هرروز درگير چرخش سياسي و رشد تورم ناشي از آن است، ثبات در سياستها كه هر روز درگير بخشنامهاي جديد و چرخش مجدد مناسبات است. مردم از دروغ و ناراستي در نردبان كج قدرت بيزارند؛ از وعدههاي ناممكن، از بازي قدرتمندان با روح و روانشان، از اينكه به شعورشان توهين شود، از تحقير كردن و تحقير شدن، از رنجاندن و رنجيده شدن. مردم خستهاند از اصل دانستن حجاب و فرع شمردن تورم و گراني كه كمر آنها را شكسته است؛ مردم بيزار از ديده نشدن آثار شوم سالها تحريم بر پيكره و روح جامعه و بيتفاوتي در برابر مهاجرت نخبگان و ورود جمعيتهاي كثير غير ايراني به شهرهاي وطن هستند، مردم از شنيده نشدن انتقاد و اعتراض و از سرگرداني نسل جوان بيزارند. مردم احترام ميخواهند؛ آنها خستهاند از دخالت روزافزون در زندگي شخصي و اعتقاداتشان كه عرصه را تنگتر ميكند، از سختگيري در مسير انتخاب و تزييني ديده شدن رايشان، از حذف سلايق مد نظرشان، از جنگ رواني اصحاب قدرت عليه سليقه فطري و خرد جمعي ملت. مردم دنبال رسانههاي خارجي نيستند ولي ناراستيها و عقبماندگيهاي رسانه ملي هركسي را كه دنبال خبر و خلاقيت است، سردرگم به زاويه ديگري سوق ميدهد. مردم در ورود به عرصه انتخاب و مشاركت سياسي كه بزرگترين دستاورد انقلاب اسلامي براي كشور بوده ترديد جدي پيدا كردهاند، چون ناراستي زيادي طي ساليان ديدهاند. آنها ديدهاند كه هرگاه براي تغيير و بهبود اوضاع راي دادند و شرايط تغيير كرد، عوامل قدرتمندي وارد كار شدند تا شادكامي آن تغيير را به تلخي بدل كنند تا آنجا كه از راي و نظر و سليقه خود احساس پشيماني كنند.
مردم تغيير به دست ايراني و براي ايراني را ميخواهند براي بهبود يا همان اصلاح كه ميگويند اسمش را نبايد برد. مردم تا تغيير اين روندها و اصلاح اساسي نظامات حكمراني را نبينند رغبتي به مشاركت نخواهند داشت. تغييراتِ نمايشي سرگرمكننده ديگر راه به جايي نخواهد برد. تا فرصت باقي است براي تحكيم مردمسالاري، براي تحكيم انسجام ملي، براي تقويت جايگاه ايران عزيز كه وعده آن را دادهاند اقدام كنند... اگر نه، شعار و شعار و شعار راه به جايي نخواهد برد كه مردم آگاهتر از اينها هستند. مردم به مسوولان اعتماد ميكنند؛ اگر خدا را ببينند، دروغ نگويند و توان انجام وظيفه داشته باشند... و مردم اينها را ميفهمند.